چکیده:
استدلال اصلی این نوشتار تاثیر نفوذ ابرقدرت ها و نظام بین المللی بر شروع، تطویل و پایان جنگ ایران و عراق است. بدون شک تمامی ابرجنگ ها، متاثر از نوع گفتمان حاکم بر نظام بین الملل و نوع سیاست کشورهای بزرگ است. بالطبع جنگ ایران وعراق از این مورد مستثنی نیست. شروع تهاجم ویرانگر عراق علیه خاک میهمان تا حد زیاد بر عناصر و مولفه های خارجی و اصول و قواعد نظام بین الملل آن زمان بستگی داشت. به عبارتی این نوشتار شروع، تطویل و پایان ابرجنگ ایران و عراق را بیش از آنکه بر عناصر داخلی و منطقه ای متکی بداند بر عناصر و جهت دهی نظام بین الملل اشارت دارد. این ادعا بر نظریه نوواقع گرایی به عنوان یکی از نظریه های روابط بین الملل متکی است.
The main purpose of this Article is to investigate the role of the great powers in the eight- year's old war between Iran and Iraq.
Due to the nature of the various variables involved in this study، we have to employ political as well as international theories. Because of the effect on international political order on this war، it was realized that the approach taken by the neorealism including wars was more appropriate. With the help of this approach، we can indentify the anarchy international actors and their subsequent influence on the Iran- Iraq war. We address، for example، study and consider foctors such as the balance of power amongst the great powers، rules and regulations governing sanctions and the role of the Security Council in the conflict. How all of them influenced the conduct of the war by the two actors. The final objective of the Article is to show the compatibility of the neorealism theory in describing the international arm conflict including the Iran- Iraq war.
خلاصه ماشینی:
بر این اساس،نوواقعگرایی نظریههای سطح واحد را به علت آنکه کل نظام جهانی را از طریق بررسی تعاملات اجزای آن(نظامهای داخلی)تشرح میکند،قبول ندارد؛زیرا چنین رویکردهای تقلیلگرایانه،درصدد نوعی ارتباط مستقیم میان مقاصد بازیگران(دولتها)و دادههای حاصل از کنشهای آنهاست و تنها مواردی که آنها به علت عنایت نمیکنند، ویژگیهای ساختاری است که آن نیز به نظام بین الملل تعلق دارد و خود را به نحوی از انحاء به همه واحدها تحمیل میکند.
از همین رو،ایالات متحده آمریکا از یکسو(در همان روز تصویب قطعنامه 598)با نصب پرژم روی یکی از یازده نفتکش و آغاز اسکورت نظامی آنها کوشید تا از گسترش حضور ناوگانهای اتحاد جماهیر شوروی در خلیج فارس جلوگیری نماید و از سوی دیگر،برای اعمال فشار بر ایران طرح تحریم تسلیحاتی را به عنوان ضمانت اجرای قطعنامه 598 تسلیم شورای امنیت کرد تا بدین وسیله امکان ادامه جنگ را از جمهوری اسلامی سلب کند(رمضانی ،1380.
از منظر ساختار نظام بین الملل تجاوز عراق به ایران علاوه بر ایجاد موازنه در منطقه و در سطح جهان میتوانست مزایای زیر را به دنبال داشته باشد: الف:فشارهای سیاسی و اقتصادی ناشی از جنگ میتوانست به فروکش کردن احساسات انقلابی مردم ایران کمک کند؛ب:پیامدهای جنگ،ایران را متقاعد میکند که برای تامین نیازمندیهای خود به ویژه نیازهای نظامی و تسلیحاتی به آمریکا روی بیاورد؛ج:وقوع جنگ باعث میشد ایران به دلیل تحمل تلفات و خسارات اقتصادی از صدور انقلاب بازمانده و بدین ترتیب،شوروی از خطر احتمالی اسلامگرایان در امان بماند(درویشی،1380،ص 50).