خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) کتاب ماه:اگر از این منظر نگاه کنیم،چطور دو تمدن همدیگر را فهممیکنند؟باتوجه به اینکه مکاینتایر در کتاب در پی فضیلت هم در بابغیرقابل قیاس بودن دو یا چند چارچوب فلسفهی اخلاق،نظیر نفعگرایی ووظیفهگرایی از برخی اصطلاحات فیلسوفان علم پستمدرنی مثل فایرابندنظیر لاقیاسیت/قیاس ناپذیری (ytilibarusnemmocni) استفادهمیکند،دو تمدن مختلف با دو مبنای مختلف چطور همدیگر را میفهمند؟ *دکتر لگنهاوزن:این مطالب بیشتر در کتاب hcihW?ecitsuJ esohW ?ytilanoitaR مطرح شده است.
ما میپرسیمکه در میان آنها،حقیقت را کجا پیدا کنیم؟آقای مکاینتایر داستانیدربارهی پیروزی در یک جدل یا چیزی مانند آن را ارائه میکند و اینحقیقت را نشان نمیدهد؟ کتاب ماه:این دیدگاه نیچهای نیست؟ *دکتر لگنهاوزن:بله،یعنی چه که هرکس قویتر است؟البته دراینجا مکاینتایر جواب دارد.
کتاب ماه:شما فرمودید که فهم ارسطویی که در یونان بود با ارسطوییکه آکویناس و امثال او در قرون وسطی میخواندند کاملا متفاوت بود یا نهشرایط آنها متفاوت بوده است؟ *دکتر لگنهاوزن:نه اینکه کاملا متفاوت باشد،عرض کردم کهتمدن سیاسی و اجتماعی آنها کاملا متفاوت است.
کتاب ماه:مگر چنین بحثی از دل فلسفهی اخلاق بیرون نمیآید؟ *دکتر لگنهاوزن:ببینید مثلا ایشان میگوید که سودگراها میگویندکه این عمل را وقتی باید انجام بدهیم که بیشترین سود را برایبیشترین افراد داشته باشد.
پس&%04808EOKG048-G% (به تصویر صفحه مراجعه شود) انسان یک حیوان اجتماعی هم هست و این در بحث ارسطویی کمرنگبود و ایشان میخواهد به نقد هابز که میگوید فرد به اجتماع میآیدفقط به خاطر اینکه به نفعاش است پاسخ دهد.
کتاب ماه:آقای دکتر،اگر بخواهیم یک علم اجتماعی با مبانی مکاینتایریداشته باشیم،این علم چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟ *دکتر لگنهاوزن:شاید در میان مقالههای ایشان بشود چنین چیزیرا پیدا کرد و فکر میکنم چند پیشنهاد در این مورد داشته باشد."