خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) در بخش سوم با عنوان«پاسخها»و در قالب یک فصل،با بررسیراهکارهای پیشنهادی برای حل معضلات مدیریت دولتی نوین،باتلاش نظری مضاعفی،این راهکارها نیز در الگوی نظری پیشنهادیمؤلفان گردآوری نموده است.
در فصل اول کتاب با مرور تاریخی دو جریان مهم ادارهی امورعمومی و ادارهی امور عمومی نوین و بیان خطوط اصلی آنها(کارایی،اثربخشی خدمات دولتی و بعدها اضافه شدن محور عدالت در ارزیابیدولت)،جایگاه تاریخی مدیریت دولتی نوین نشان داده شده است.
در فصل چهارم به مشکل«تأکید بر مشتریان سودآور»پرداخته شدهو اشاره گردیده که با اجرای مدیریت دولتی نوین،کارگزاران منتخبو مدیران بخش دولتی در پی خدمترسانی به مشتریان با سودآوریبیشتر میروند و شهروندان را به عنوان مشتری میبینند که این درتعارض آشکار با فلسفهی برابری است که دولت برای آن تشکیل شدهاست.
از این منظر،مدیریت دولتی نوین موجب میشود که بابرونسپاری وظایف دولتها،پیمانکاران به دنبال منافع خود(و نه دولتو شهروندان)حرکت کرده و به بهانهی افزایش انعطافپذیری،رقابتو آزادی عمل برای مدیران دولتی،تعامل مستقیم مدیران دولتی بامردم کم شده،از شایستگی و تخصص ظرفیت دولتی کاسته شده،حافظه نهادی بخش دولتی ضعیف گردیده و در نهایت موجب کاهشبرنامههای اجتماعی دولتی،کاهش استانداردهای زندگی شهروندان،افزایش ناآرامیهای اجتماعی و تضعیف اعتماد میان رهبران سیاسیو اداری میگردد.
برایحل این معضل مهم،دو پیشنهاد اصلی داده شده است:«حکمرانیعمومی»که خود دو رویکرد را در پیش میگیرد:اول،تأکید بررهبری که در آن رهبران به حاکمیت قانون،پاسخگویی،شفافیت وحق بهرهگیری از حقوق انسانی و مدنی تأکید میکنند،دوم،تسهیمحق فرمانرانی مدیریت دولتی میان دولت و سازمانهای غیردولتی."