چکیده:
با وجود تأثیر فرهنگی حیره در تاریخ عربستان، مورخان و محققان ایرانی عموما به
نقش سیاسی حیره پرداختهاند و به نقش فرهنگی آن کمتر عنایت کمتری داشتهاند.
مقاله حاضر میکوشد ردپای حیره در حیات فرهنگی جزیرةالعرب (عربستان) را (پیش
و پس از اسلام) بجوید و درباره آن به بحث و نظر پردازد. [در این راستا ضمن چشم
اندازی کلی بر تاریخ و جغرافیای حیره نقش حیره را در آشناسازی اعراب با ادیان
مختلف، انتشار فرهنگ ایران ساسانی در میان اعراب، تعلیم خط به ایشان و... مورد
کاووش قرار میدهد.]
خلاصه ماشینی:
"در کلیت جغرافیایی، حیره در شمال شبه جزیره عربستان، در میان صحرای شام و مرزهای غربی امپراتوری ساسانی قرار داشت که از جهت شمال و شرق با ساسانیان و از طرف جنوب و غرب با اعراب همسایه بود؛ علاوه بر این در سمت شمال غربی حیره، امپراتوری روم واقع بود.
(44) تعدادی از ایرانیان اعم از طبقات شاهی(45) و سپاهی(46) و صنعتگر(47) به صورت دائم یا موقت در حیره زندگی میکردند و به دلیل همین ارتباطات، حیریان بیش از سایر اعراب با فرهنگ ایرانی آشنا بودند و این فرهنگ را به اعراب ساکن در شبه جزیره عربستان منتقل کردند.
(77) به نظر میرسد با توجه به این که تعداد زیادی از حیریان با سواد بودهاند و استفاده از خط در حیره امر رایجی بوده است اعراب مناطق مختلف عربستان که با حیریان در تماس بودند خط را از آنان فرا گرفتند؛ بنابراین شاید بتوان در روایات اسلامی که حیریان را تعلیم دهندگان خط به اعراب دانستهاند رگههایی از واقعیت را پیدا کرد.
غرض از طرح بحث این بود که نشان داده شود در دورانی که اولین آثار ارزنده در ادبیات منظوم عرب به وجود آمد اکثر شاعران برجسته عرب در دربار ملوک لخمی حضور یافتند و از حمایتهای آنان برخوردار شدند و برخی مواقع، ارتباط ملوک لخمی و شعرای عرب باعث خلق آثاری مانند معلقات عمرو بن کلثوم و حارث بن حلزه یا اعتذاریات نابغه ذبیانی شد که در ادبیات عرب جاودانه شد.
ک: سیریل الگود، تاریخ پزشکی ایران و سرزمینهای خلافت شرقی، ترجمه باهر فرقانی، چاپ اول (تهران، امیرکبیر، 2536خ) ص 130 ـ 135؛ اولیری، انتقال علوم یونانی بعالم اسلامی، ص 255 ـ 263."