خلاصه ماشینی:
"در آنجا حاج احمد مسئول تیر بار کالیبر 50 بود.
این قدرت نفوذ حاج احمد چگونه در بین بچههاایجاد میشد؟ مثلا اگر سیف الله منتظری را مسئول تعمیرات موتورو ماشین میگذاشت،دیگر هیچ دخالتی در کارسیف الله نمیکرد.
ما بیخبر به استانداری رفته بودیم اما نمیدانمچطور رحیم صفوی از جریان با خبر شده بود!یکدفعه در باز شد و آقای صفوی داخل اتاق شد،ما رامن مدتی که حاجی در کرمانشاهبودند از نزدیک او را زیر نظر داشتم.
تا روز قبل،آب وبرق داشتند اما با ورود ما آنها را قطع مرده بودند!حاجاحمد یکی از وظایف سپاه را این طور تعریف کردهبود که با گرفتن هر روستا باید به وضع ارزاقشان همرسیدگی کنیم.
مدارس را باز میکرد و برای مردم سخنرانی آخرین دیدار بااحمد متوسلیان قبل از اسارت گفت و شنود شاهد یاران با سیف الله منتظرییکی از یاران احمد متوسلیان&%08128YHSG081G% میکرد که چرا ما اینجا را گرفتیم و هدف را بیانمینمود.
حاج احمد هم گفته بود(به تصویر صفحه مراجعه شود)هر کس با من کار دارد به خط مقدم بیاید.
شاخصهای در چهره،گفتارو رفتار حاج احمد بود کههر کسی را جذب میکرد.
یادم هست آن زمان حدود 2 هزار تومان حقوقمیدادند،اگر ما دیر میجنبیدیم حاج احمد حقوقشرا بین کردها تقسیم کرده بود.
شما هم همراه حاج احمد به لبنان رفته بودید؟ من در عملیات الی بیت المقدس از ناحیه هر دو پامجروح شده بودم و در بیمارستان خوابیدم بودم.
یک روز حاج احمد سخنرانی کرد و بهسوریها توپید که چرا یک تیر به این هواپیما شلیکنمیکنید."