خلاصه ماشینی:
"دولتهای ضعیف اساسا فاقد ایدۀ پذیرفتهشده در میان مردم خود بوده،ازحاکمیت و اقتدار لازم برخوردار نیستند،فاقد حکومت و هیئت حاکمۀ قوی ومقبول برای ایجاد انسجام و اتحاد داخلی میباشند،پایگاه مادی آنها(قلمرو وجمعیت)تعریف و تثبیتشده نیست و تنها شانس آنها برای بقاء و ماندگاری،نبودیک معارض قوی داخلی و خارجی و شناخته شدن آنها در سطح بینالمللی بعنوانیک دولت است!این دولتها حتی در صورت برخورداری از قدرتنظامی-اقتصادی قوی نیز نسبت به تهدیدات سیاسی آسیبپذیرند و در غیر اینصورت در مقابل اکثر انواع تهدیدات آسیبپذیر میباشند.
(همان،ص 143-144) نکتۀ قابل توجه آن است که هرچند تهدیدات اجتماعی-فرهنگی در گروهبندیخاص خود جای گرفته و اغلب مرز هویتی خویش را با سایر انواع تهدیدات حفظمیکند،لکن برای کشورهایی که ایدۀ دولت در آنها بهنحو قابل توجهی از ملیت وایدئولوژی تأثیر میپذیرد،هرگونه تهدیدی نسبت به هویت ملی و ایدئولوژی ملیآن کشور،تهدید سیاسی قلمداد میشود و گاه میتواند بعنوان پیشنیاز تهدید وحملۀ نظامی بهحساب آید.
در جمهوری اسلامی ایران که مردم آگاهانه و بصورت یکپارچه در اثر یکانقلاب عظیم اجتماعی نهادهای دولت را ایجاد کردند،قانون اساسی را براساسمبانی اعتقادی-فرهنگی خویش تدوین و تصویب کردند و طی یک فراینددموکراتیک بینظیر آن را تجدید نموده و در حوادث سخت از آن حمایت کردند،شاید از معدود دولتهایی است که حکومت آن و نهادهای دولتی توسط مردم و بارأی و ارادۀ آنان شکل گرفته است و ازهمینرو بهرغم مداخلات مستقیمقدرتهای خارجی توطئههای عظیم و شکننده،حکومت و نهادهای دولتیتوانستهاند باوجود برخی ضعفها و نارآمدیها پابرجا مانده و به اتکاء پایگاهمردمی خود،از مجموعۀ نظام و حتی قلمرو سرزمینی کشور محافظت نموده وبحرانهای مختلفی از جمله بحرانهای سیاسی سخت را مهار کرده و ثبات و تعادلکشور را تأمین نمایند."