چکیده:
نسبت نظریه¬های علوم اجتماعی و از آن جمله اقتصاد با مبانی فرهنگی و ارزشی، از موضوع¬های بحث¬انگیز در فلسفه علوم اجتماعی بوده که در نظام آموزش عالی کشور نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله ابتدا به بررسی اجمالی نقش ارزشهای اخلاقی در علم اقتصاد و تحلیل صورتگرا از ساختار علم اقتصاد پرداخته می¬شود. سپس با معرفی روش اصل موضوعه سعی می شود با کاربست این روش، حق معاش به عنوان یکی از حقوق اساسی انسان و اصل موضوعه اقتصاد اسلامی، از مبانی جهان¬بینی اسلام استنتاج شود. سرانجام، اجزا و جوانب حق معاش و نسبت آن با مفاهیم سطح معیشت و تفاوت افراد در رزق و روزی، بر اساس تحلیلی از نظام جامعه از دیدگاه اسلام بررسی می¬شود.
خلاصه ماشینی:
"در اینجا این پرسش مطرح میشود که در یک جامعه عدالتآمیز چه انواعی از نابرابریها از نظر اخلاقی قابل قبول است؟ نابرابریها تا چه حد و اندازهای میتوانند وجود داشته باشند،به طوریکه تفاوتهایی که میان شهروندان ایجاد میکنند با حرمت انسانی تعارض نداشته باشند؟ (Sarkar,2206:228) البته این مقاله به طور مستقیم درصدد نقد و بررسی مفروضات اخلاقی علم اقتصاد نیست، اما با توجه به اهمیت موضوع عدالت سعی میشود که با تعریف حق معاش به عنوان حق اساسی انسان در نظام اقتصاد اسلامی،پاسخ پرسشهایی پیشگفته از این منظر بررسی شود.
(Sarkar,2006:357) بنابر آنچه دربارۀ نقش ارزشهای اخلاقی در علم اقتصاد و همچنین روش اصل موضوعی یاد شد،هنگامی که جامعههایی برخوردار از جهانبینیهای الهی یا مکاتب فکری و حتی فرهنگهای ملی مختلف،با نظریهها و نظامهای اقتصادی متفاوتی روبرو میشوند،همواره این پرسش منطقا قابل طرح است که آیا فرضها و اصول موضوعۀ نظریهها و نظامهای اقتصادی با مبانی و اصول ارزشی پذیرفته شدۀ جهانبینیها و فرهنگها،سازگاری دارد یا خیر.
حاصل سخن اینکه معاش از دیدگاه اسلام بر دو رکن نیازهای تکوینی فردی-که با وابستگی ادامۀ حیات به تامین آنها مشخص میشود-و ضرورتهای اجتماعی-که الزامات ناشی از روابط و شرایط عینی جامعه در راستای تحقق هدف است-استوار است.
حال با توجه به نقشی که سطح معیشت جامعه در هر عصری در تعیین کموکیف تأمین حق معاش هر فردی دارد،ممکن است این پرسش به ذهن خطور کند که تفاوت برخورداریهای مادی افراد حتی در دوران پیامبر گرامی اسلام(ص)و ولایت حضرت امیر مؤمنان(ع)چگونه قابل توجیه است.
نتیجهگیری سزاواری و استحقاق انسان برای حق معاش از دیدگاه اسلام یا به اصطلاح علم اقتصاد حق تامین اجتماعی بر چهار اصل موضوعه مبتنی است:نخست اینکه هدف اساسی از خلقت انسان،شناخت خالق خود و عبادت اوست."