چکیده:
موضوع این مقاله بررسی سیر تحول مفهومی«گفتوگو»و«گفتوگوی میان تمدنها»است. مشترکات لفظی و پیشینه تاریخی این دو مقوله مانع از آن نمیشود که الزامها و اقتضاهایی که موجب طرح جدید آنها در سطوح مختلف عملیو اجتماعی شده است، مورد توجه قرار نگیرد.اکنون رویکردهای گفتوگویی در فلسفه، زبانشناسی، جامعهشناسی، ارتباطات و علوم سیاسی جایگاه ویژهای یافتهاند و«ایده گفتوگوی تمدنها»در ورای مناسبات تنشآمیز سیاسی و بینالمللی، با اقبال شایستهای در حوزه فرهنگ و علم روبهرو شده است. این ایده ظرفیت آن را دارد که با بهرهمندی از رهیافتهای نوین گفتوگویی به یک نظریه اجتماعی تبدیل شود.تلاش این مقاله توصیف مؤلفهها و طبقهبندی نظریههای مهم گفتوگو برای تبیین بنیانهای نظری گفتوگوی میان تمدنهاست.
خلاصه ماشینی:
اشتراکهای لفظی در حوزههای مختلف فلسفی و علمی و مقاطع متفاوت تاریخی نباید مانع پرداختن به مفهوم نوین گفتوگو و گفتوگوی میان تمدنها شود، بر این اساسس امروز باید مؤلفهها و عوامل مؤثر در توجه جهانی به مقوله گفتوگو را باز شناسیم و ببینیم در چه قالبهای نظری قابل جمع هستند؟ مفاهیم نوین گفتوگو گفتوگو مفهومی بر ساخته آدمی است، از اینرو نمیتوان آن را امری از پیش داده شده تلقی کرد.
اگر بخواهیم براساس شواهدی که بهویژه در سالهی پایان قرن بیست در روند توجه به مقوله گفتوگو مطرح شده است، قضاوت کنیم؛شاید بتوانیم از طرح مسئله گفتوگوی میان تمدنها و تسری مفهومی آن به عرصههای مختلف سیاسی و بین المللی و نیز انتشار منابع جدید فرهنگی و علمی در این باب یاد کنیم، میتوان این واقعیت را از طریق تحلیل گفتمانهای بین المللی و ایدههای تولید سده در مجامع جهانی نظیر یونسکو و سازمان ملل متحد و نیز اقبال علمی از نظریههای علمی در باب گفتوگو به خوبی دریافت.
در این دیدگاهها به مقولهبندیهای تمدنی و معرفت شناختی توجه بیشتری معطوف میشود و تفاوت میان«واقعیت»و«بازنمایی واقعیت»بیشتر مدنظر قرار دارد، از اینرو در آنها معمولا تفسیرهای جدیدی از موجودیت اجتماعی و هیویت فرهنگی ارائه میشود که با غیریتسازی مفرط و وجود دارد شکافهای ترمیم ناپذیر میان خود و دیگری ناسازگار هستند.
گفتوگوی تمدنها و فرهنگها مفهوم و رویکردی سیاسی-فرهنگی و بین المللی است که هنوز از مشخصههای جامع برای تبیین یک نظریه علمی برخوردار نشده است، اما شاخص دیدگاه تازهای است که با تکیه بر چند فرض تئوریک مشخص از جمله«پذیرش گفتوگو و تفاهم در ارتباطات میان جوامع و افراد»، «پذیرش تنوع، تفاوت و تمایز میان تمدنها»و«پذیرش الگوی رفتار مدنی و اخلاق معنوی در قلمروهای فردی و اجتماعی»بنا شدهاست.