خلاصه ماشینی:
"مثلا نقشهخوانی کار و حرفه بچههایاطلاعات و عملیات بود اما عباس در این زمینه هممهارت داشت.
در مورد این صحبتهایی که شد،خاطرهای دارید کهبرایمان تعریف کنید؟ چند روز قبل از شروع عملیات فتح المبین،عباس درصبحگاه برای نیروها شروع کرد به صحبت کردن وگفت:دنیا مثل یک قفس است.
جریان جدا شدن هم به این قرار بود که چند روز قبلاز عملیات،محسن وزوایی با من صحبت کرد و گفت:حاج احمد شما را کار دارد.
دقیقا نمیدانم چه کسی این کار را انجام دادهبود اما از خیلیها شنیدم که عباس ورامینی آن تانک رابه جاده کشیده بود و آن را منفجر کرده بود.
در عملیات فتح المبین تیپهای دیگری هم حضور داشتنداما موفقیت کار را بیشتر مدیون تیپ محمد رسول الله(ص)به فرماندهی احمد متوسلیان و بعد از گردان حبیب بهفرماندهی محسن وزوایی که قرار بود توپخانه دشمن رااز بین ببرد.
حاج همت چگونه و برای چه شهید ورامینی رابه عنوان مسئول ستاد لشکر محمد رسول الله(ص)انتخاب کردند؟ آن زمان هم افراد را شناسایی میکردند که چه کسی بهدرد چه کاری میخورد.
بعد از شهادت عباس ورامینی،حاج همتمیتوانست فرد دیگری را برای فرماندهی ستاد لشکرانتخاب کند ولی رمضان را انتخاب کرد.
خاطرهای در مورد رابطه شهید ورامینی با حاج همتدارید؟ چون بعد از بیت المقدس من به شدت مجروح شدم وبعدها به دلیل مشغله کاری در تهران نمیتوانستم آنچناندر منطقه حاضر شوم.
دیدگاه حاج همت در مورد عباس این بود که اگر عباسغیر از آنچه که از او تعریف میکنند نباشد باید به اوشک میکردیم."