چکیده:
یکی از نیازهای بنیادی و دیرپای انسان که همواره به گونههای متفاوت و متناسب با درک و تقاضای فردی و جمعی و امکانات محیطی، در قالب کنشهایی پاسخ یافته است، نیاز به سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت به شیوههای متنوع و خلاق بوده است. فراغت اگر در گذشته به صورتی درهمآمیخته با کار و تلاش و روندهای معمول زندگی بدون نیاز به تمهیدات و چارهاندیشیهای ویژه، پوشش مییافت و یا بیشتر در میان کودکان و نوجوانان یا اقشار متمکن و مرفه احساس میشد، امروزه به یکی از فرصتهای همگانی مستقل از روندهای عادی کار و تلاش رسمی، و به شدت نیازمند سیاستگذاری و برنامهریزی، تمهید مقدمات و تخصیص امکانات تبدیل شده است. هماکنون با نهادی شدن همه سازوکارها و مجاری معطوف به نیازهای جمعی، تأمین این نیاز نیز به مجموعهای از نهادها و سازمانهای اجتماعی دارای گستره ملی و بینالمللی محول شده است. پرسشی که این نوشتار درصدد پاسخ بدان است اینکه اسلام به منزله یک دین و فرانهادی اجتماعی در جامعه اسلامی ایران، درباره این نیاز و اقتضائات و ملزومات آن چه موضعی دارد؟ خطوط هنجاری عام مستفاد از شریعت اسلام که در مقام ارضای این نیاز از مجرای کنشهای فردی یا اقدامات سازمانی باید منظور شوند، چه ویژگیهایی دارند؟ اتهام تاریخی به ادیان مبنی بر بیاعتنایی و کمالتفاتی و بلکه معاندت با این سنخ خواستها و کراهت و تحذر اغلب مؤمنان و متشرعان از این قبیل اشتغالات، بررسی و مطالعه و موضعگیری در اینباره را به یکی از جدیترین و ضروریترین نیازها در قلمرو پژوهشهای دینی معطوف به مطالبات اجتماعی تبدیل کرده است.
خلاصه ماشینی:
"ضرورتهای ناشی از انقلاب اسلامی و استقرار حکومت ولایی که به اقتضای شأن و رسالت کلان فرهنگی ـ تربیتی خویش، در این مقوله نیز مأمور و موظف به سیاستگذاری، برنامهریزی، مدیریت و تمهید امکانات لازم است؛ از یکسو، محوریت نظام ارزشی و هنجاری اسلام به منزله تنها مرجع هدایتی معتبر و تنها منبع اخذ و تأیید الگوها و شالودههای عملی، در تحقق اهداف و منویات اجتماعی و حکومتی اسلام در سطوح کلان مدیریت جامعه از جمله در برنامهریزی برای تأمین این نیاز متناسب با ضرورتها و امکانات، از سوی دیگر؛ اطلاعیابی محققانه از مواضع هنجاری اسلام برای هدایت عملی افراد و عوامل و سازمانهای اجرایی فعال در این بخش را به یکی از ضرورتهای مبرم و اجتنابناپذیر نظام اسلامی تبدیل کرده است.
اسلام و سرگرمی (رویکردی انتزاعی) اسلام درباره سرگرمی به صورت عام و جدا از مصادیق بسیار گوناگون و پرشمار آن چه موضعی دارد؟ مؤمنان چگونه و به چه میزان مجاز به اشتغالات سرگرمکنندهاند؟ اگر گونههای مختلفی برای آن متصور است، با چه شاخصهایی گونههای مجاز از ممنوع تفکیک شدهاند؟ آیا میتوان از اسلام توقع داشت که برای ارزیابی و اعتبارسنجی طیف گستردهای از اشتغالات و فعالیتهایی که با عنوان سرگرمی و تفریح عرضه شدهاند و پیوسته تحت تأثیر عوامل و شرایط محیطی دستخوش تغییرات کمی و کیفی میشوند، ملاک و معیاری روشن به دست دهد؟ تردیدی نیست که طرح این سنخ توقعات و عرضه اینگونه پرسشها، بستگی عمیقی به مبانی فکری ما درباره نقش و جایگاه اسلام در هدایت زندگی فردی و اجتماعی و میزان رسالت و مسئولیت آن در ساماندهی به عرصههای خرد کلان و ساحتهای فردی و جمعی حیات بشر دارد."