چکیده:
سعه رحمت و افاضه نعمت از مقتضیات مقام الوهیت و ار لوارم صفت ربوبیت است. آموزه های مسلم قرآن کریم دو قسم رحمت عام و خاص را برای خداوند بیان می کند. . رحمت خاص یا رحمت رحیمیه به مومنینی اختصاص دارئ که قابلیت های خاص را از خود نشان داده اند و خداوند آن را بر خویش واجب کرده است. اما رحمت عام یا رحمت رحمانیه خداوند بدون انقطاع ،استثنا و بدون لحاظ هر گونه قابلیت، بلکه با عنایت و امتنان ، تمام مخلوفات را شامل می شود . اما بهره مخلوقات از آن یکسان نیست. قرآن به موجب وجوب رحمت خاص خداوند و شمول رحمت عام او ، رزق مخلوقات و نیز قبض و بسط آن را نیز بر عهده خدواند می داند و در عین حال نقش تلاش و تدبیر انسان ها در ضمن قانون عمومی ابتلا و امتحان در مسیر کمالشان تاکید دارد . اما در نهایت، بهره مندی هر کسی طبق طرحی است که خداوند به اقتضای حکمت بالغه اش و برای او در سرای امتحان مناسب دیده است.
خلاصه ماشینی:
"این رحمت همه مخلوقات را زیرپوشش خود قرار میدهد،مؤمن و کافر،نیکوکار و فاجر و باشعور و بیشعور،همگی از آن بهره مندند و این رحمت عام به عین وجود عام بر جمیع موجودات منبسط است که هر مخلوقی را از ظلمت عدم به نور وجود ظاهر کرده است:{/«الله نور السموات و الارض»/}(نور:35)، حتی شقاوت شقی و عذاب جاودانه او را نیز مقابل رحمت عمومی خدا نمیدانند بلکه آن نیز مصداقی از مصادیق رحمت عامه است(جمشیدیان و آل رسول،1389:102)،دیگری رحمت خاص که از آن به رحمت رحیمیه تعبیر میشود و آن احسان و عطیهای است که خداوند آن را تنها به کسانی میدهد که دارای ایمان و عبودیت باشند،مانند حیات طیب و زندگی نورانی در دنیا و جنت رضوان در آخرت و از این رحمت خاص در آیه 156 اعراف یاد میکند: {/«فساکتبها للذین یتقون و یؤتون الزکوة و الذین هم بایاتنا یؤمنون»/} و این رحمت است که در مقابل عذاب قرار دارد نه رحمت واسعه عامه،زیرا عذابی که در مقابل رحمت واسعه قرار گیرد وجود ندارد،بلکه هرموجودی که به دار هستی قدم مینهد، مصداقی از مصادیق رحمت عامه واسعه است.
و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب»/}(طلاق:3) هرکس از محرمات الهی به خاطر خدا و ترس از او بپرهیزد و حدود او را نشکند و حرمت شرایطش را هتک نکند و به آن عمل کند،خدای تعالی برای او راه نجاتی از تنگنای مشکلات زندگی فراهم میکند و سعادت دنیوی و اخرویاش را تأمین میکند،زیرا رزق از ناحیه خدای تعالی ضمانت شده و خدا قادر است که از عهده ضمانت خود برآید: «من یتوکل علی الله»و کسی که بر خدا توکل کند و تقوا بورزد و عملی را که خدا از او میخواهد بر عملی که خودش دوست دارد ترجیح دهد:«فهو حسبه»یعنی خدا کافی و کفیل چنین کسی خواهد بود."