چکیده:
از نظر ابن سینا سعادت و شقاوت حقیقی در آخرت پدید می آید؛ اما در این دنیا، معرفت و عبادت، داروی آن سعادت؛ و جهل و معصیت، زهر آن است. به تعبیر دیگر، سعادت مطلق با کمال و تزکیه دست یافتنی است. کمال به وسیله علم؛ و تزکیه به وسیله عمل و عبادت حاصل می شود. عبادت، راه شناخت خداوند تعالی است؛ زیرا عبادت است که نفس ناطقه انسانی را شبیه عقول مجرد می گرداند و مادام که نفس انسانی شبیه ملائکه نگردد، راهی به شناخت حق تعالی نخواهد داشت. شناخت خداوند و عقول مجرد نیز آدمی را مشتاق میکند تا به آن جواهر عقلی اتصال و تشبه یابد. اشتیاق واقعی در انسان قطعا موجب تضرع و ذکر دائمی و عبادت حقیقی خواهد شد. در واقع عبادت و معرفت رابطه ای دوسویه با یکدیگر دارند: عبادت موجب به دست آوردن معرفت حقیقی می شود و معرفت خود، عبادتی والاتر را در پی دارد و از آنجا که خداوند نامتناهی است، این سیر میتواند تا بی نهایت ادامه یابد و این گونه است که آدمی به سعادت حقیقی نایل می شود.
خلاصه ماشینی:
"ازاینرو فیلسوف کامل،کسی است که علوم نظری را تحصیل کرده و توانایی بکارگیری آنها را در عمل دارد:«علوم نظری،اگر برای کسی حاصل شود که توانایی بکار بردن آن را در غیر خود نداشته باشد فلسفۀ ناقص است.
از دیدگاه فیلسوفان مشایی در اسلام،تکمیل قوۀ نظری به گونهای که موجب عمل به مقتضای آن شود و سعادت را نصیب آدمی سازد،فقط با اتصال به عقل فعال و استغراق در شهود عالم ملکوت میسر است(ابن سینا،2:1953:140)و هر چیز دیگری تنها در صورت کمل به این حالت،در شمار مطلوبهای آدمی قرار میگیرد.
ابن سینا در جواب این سؤال که«چرا کسی که آن علوم همه دریابد،او را لذتی نباشد چون لذت جماع و اکل و او را از جهل و ضد علم الم نباشد؟»(همان، 1383 ج:84)،میگوید که از دریافت علوم قطعا لذت و راحت حاصل میشود؛اما شخصی که«با قوتهای جسمانی اتصال دارد و بافعال و اثرها بر وی مشغول است او را شعور تام نتواند بود بدان لذت»(همان).
از نظر ابن سینا در قیامت،سعادت و کمال مختص به نفس انسانی هنگامی حاصل است که نفس ناطقه در این دنیا،عالمی عقلانی گشته و در آن، صورت تمام موجودات مرتسم گردد.
ابن سینا عبادت عقلی را بدین گونه با عبادت شرعی ارتباط میدهد که عقل آدمی،به تنزیه نفس حکم میکند؛تنزیهی که به واسطۀ آن اخلاق و ملکاتی حاصل میشود تا آدمی افعالی را انجام دهد که نفس را از هیآت بدنی دور میکند و به یاد اصل خود میاندازد.
2. تمام اقسام حکمت نظری-طبیعیات،تعلیمیات و الهیات-کوشش آدمی است برای معرفت عقلانی و چنین معرفتی میتواند او را از ماده و علایق مادی دور ساخته و به سعادت رهنمون شود."