چکیده:
مقاله حاضر پژوهشی است در باب صحت و سقم مدعای مشهور درباب اینکه نظام معرفتی ابن سینا صرفا عقلانی محض است. نگارنده در این مقاله با برسی آثار ابن سینا مدعی است برخلاف آنچه در جامعه علمی ابن سینا را فیلسوفی صرفا عقل گرا و برهان محور می دانند، ایشان صرفا به لحاظ رو شناسی تکیه بر عقل و برهان، به عنوان روش حقیقی فلسفه دارد اما از حیث معرفت شناختی و ارزش شناختی، نه تنها ابن سینا عرفان و شریعت را رد نمی کند، بلکه آن را واجد جایگاهی مهم تلقی می نماید و همواره از این دو حیث، آنها را مورد اشاره قرار و پر اهمیت جلوه می دهد. بنابراین، سخن مشهور در باب نظام فلسفی صرفا عقلانی شیخ الرئیس، تنها از جنبه روش شناختی آن تایید می گردد اما از حیث جنبه های معرفتی و ارزش شناختی، به هیچ عنوان نمی توان تایید کرد که ایشان بر مباحث عملی و عرفانی و نیز شرع مقدس و آموزه های وحیانی، تاکید نمی ورزد. همچنین، برخلاف آنچه برخی معتقدند ابن سینا در اواخر عمر راه به سوی عرفان و حکمت عملی می گذارد، نگارنده مدعی است ایشان از همان ابتدا به مباحث عملی و عرفانی توجه داشته اند و نوشته های ایشان در دیگر کتبی که بسیار قبل تر از اشارات نگاشته اند، شاهدی بر این مدعاست. « مقاله حاضر اگر واجد ارزشی باشد، تقدیم می گردد به روح بلند ابن سینا»
This paper is a research on accuracy and inaccuracy of the claim of the dominant that whether the epistemic system of Avicenna is merely intellectual. Considering the works of Ibn Sina، the writer claims that، contrary to what the scientific community regards Ibn Sina as a merely intellectual and demonstrative philosopher، he relies on intellect and proof simply as a real method، but in terms of epistemology and cognitive value، not only he does not disapprove the Sharia and mysticism but regards an important place for it and always refers to it and shows its importance from these two aspects. Therefore، the speaking of the dominant on the purely rational philosophical system of Sheikh Al-rais can be confirmed only from the aspect of methodology but from the aspect of epistemology and cognitive value we cannot confirm at all that he does not emphasize on the practical and gnostic discussions and also on Sharia and revealed teachings. Again، contrary to what some believe that Ibn Sina، late in life، goes in to the path of mysticism and practical wisdom، the writer claims that he has paid attention to the practical mystic discussions from the beginning and his writings that have been written much earlier from Isharat are the evidences of this claim.
خلاصه ماشینی:
"سؤال اصلی جستار حاضر را این گونه مطرح میکنیم: آیا نظام فکری ابنسینا مبتنی بر عقلانیت صرف است؟ به عبارت دیگر، سخن مشهور در باب اینکه نظام معرفتی ابنسینا تنها بر عقل و برهان تکیه دارد و عرفان و شریعت جایگاهی در این نظام ندارند، پذیرفتنی است؟ جایگاه معرفتشناختی عقل، دین و عرفان یکی از روشهای تشخیص جایگاه و منزلت عقل، دین و عرفان در نظام سینوی، تبیین معرفتشناختی این موضوعات سهگانه است؛ چرا که معرفتشناسی از مقولههای مهم فلسفی است که به عقیدة برخی مقدم بر همة مباحث فلسفی و حتی هستیشناسی است.
ارزش معرفتشناختی و اقناعی عقل، دین و عرفان اکنون که ابنسینا به منبع بودن هر یک از عقل و دین و عرفان اذعان دارد، سؤال این است که ارزش معرفتشناختی معلومات حاصل از آنها در چه حدی است؟ به عبارت دیگر، آیا معارفی که انسان از این طرق سهگانه به دست میآورد یقینی است یا خیر؟ ابنسینا معرفت عقلی را معرفت صحیح و یقینی میداند و در میان صناعات خمس، برهان را که استدلالی عقلی است، یقینی میشمارد: یجب أن یسلک فی کل بحث ومعرفی حقیقی الصحیح وحقیقی الدلیل الصحیح الذی هو البرهان...
با وجود این، قلمرو و محدودة معرفتی عقل، دین و عرفان تا چه حد است؟ به عبارت دیگر، آیا هر یک از این منابع معرفت، قادر به کسب همة معارف و حقایق عالم هستند یا خیر؟ محدوده و قلمرو معرفت عقلانی، عرفانی و وحیانی ابنسینا صراحتا اعتراف میکند که اساسا انسان قادر نیست حقیقت هیچ چیز را چنان که هست ادراک کند و تنها آنچه انسان از امور پیرامون خود درمییابد فقط خواص و لوازم و اعراض اشیاست."