خلاصه ماشینی:
"بنابراین از دیدگاه ابطالگرایان روش علمی دارای سه مرحلهی اساسی زیر است: مسأله ارائه نظریه آزمون(و سعی در نقادی و ابطال آن) پوپر در کتاب «اسطورهی چارچوب» بیان میدارد که: «دیدگاه مرا دربارهی روش علمی میتوان با بیان این نکته خلاصه کرد که این روش متشکل از سه گام است: مسائل، نظریه و نقادی»14 با توجه به دیدگاه پوپر، ابطالگرایی منکر عینیت گزارههای علمی به معنای سوم، در مقام گردآوری دادهها و مشاهدات است؛ چرا که ابطالگرایی میپذیرد که مشاهده و آزمایش توسط نظریه هدایت میشود و نظریهها به منزلهی حدسها یا گمانهای نظری موقتی هستند که ذهن انسان آزادانه آنها را خلق میکند تا بر مسائلی که نظریههای قبلی با آن مواجه شده بودند فائق آیند و تبیین مناسبی از رفتار بعضی جوانب جهان خارج ارائه کنند.
بهعنوان نمونه باربور این نظر کوهن را میپذیرد که «مشاهدات گرانبار از نظریهاند» و «پارادایمها در برابر ابطال شدیدا مقاومت میکنند» و «برای گزینش یکی از پارادایمهای رقیب، قاعدهای وجود ندارد»؛ ولی معتقد است که معیارهایی مستقل از پارادایمها، برای ارزیابی نظریهها وجود دارد بهدلیل اینکه بیمهری به پارادایم رایج همیشه بهدنبال قضاوت دانشمندان دربارهی ناهنجاریها، ناسازگاریها و مسائلی که در چارچوب آن پارادایم حل نشدهاند و توجه به وعدههایی که برنامهی پژوهشی جدید میدهد، رخ مینمایند؛ لذا شرکت در جریان داوری همراه با پذیرش سنت متداول برای ارزیابی در عرف اهل علم امکان داوری همگانی را میسر می سازد.
هابرماس در نقد این دیدگاه میگوید: هرچند هدف پوزیتیویستها زدودن داوریهای ارزشی از علم و شناخت است، اما این نقد آنها، خود از نظر ارزشی بیطرف نیست و پیشفرض آن، ارزش نظریههای علمی- تجربی است."