چکیده:
سیاستگذاری برای گسترش صنایع کارخانهای، یکی از مهمترین ارکان سیاستگذاریهای توسعه صنعتی کشور محسوب میشود؛ چراکه کشور در راستای توسعه صنعتی و افزایش بهرهوری، به توسعه مالی و در نتیجه رشد اقتصادی خواهد رسید. به عبارت دیگر شاخصهای توسعه مالی بر شاخصهای بهرهوری و تجمیع سرمایه اثر میگذارد و نتیجه رشد اقتصادی را متاثر میسازد. در این میان سوال اساسی چگونگی تحقق بهرهوری در صنایع گوناگون است و اینکه آیا بهرهوری در بین فعالیتهای صنعتی به سوی همگرایی پیش میرود؟ سوال اصلی این مطالعه این است که آیا شکاف بین سطوح بهرهوری کل عوامل تولید، بهرهوری سرمایه و نیروی کار در میان صنایع کارخانهای ایران عاملی تعیینکننده برای همگرایی سیگما است یا خیر؟ به عبارت دیگر آیا پیشرفت یک صنعت کارخانهای خاص عاملی در جهت پیشرفت سایر صنایع کارخانهای، توسعه مالی و در نتیجه رشد و توسعه اقتصادی خواهد بود یا خیر؟ در این مطالعه بهرهوری جزئی سرمایه و نیروی کار به صورت نسبت تولید به نهاده مورد نظر و بهرهوری کل عوامل تولید با شاخص دیویژیا اندازهگیری شده و رابطه بین آنها و همگرایی سیگما در میان صنایع کارخانهای ایران طی سالهای 1386-1373مورد بررسی قرار گرفته است. برای پاسخگویی به این سوال در صدد آزمون این فرضیه هستیم که «متوسط پراکندگی سطوح بهرهوری کل عوامل تولید، موجودی سرمایه و نیروی کار در صنایع کارخانهای ایران از میانگین آنها در کل صنایع در حال کاهش است» و با استفاده از دادههای تابلویی به آزمون فرضیه همگرایی سیگما پرداخته شده است. نتایج آزمونها نشان میدهد در میان صنایع کارخانهای ایران شواهدی دال بر همگرایی سیگما وجود ندارد.
خلاصه ماشینی:
"همگرایی بتا چگونگی رسیدن مناطق فقیر به ثروتمند را بررسی میکند و این مساله را مورد بررسی قرار میدهد که آیا برای کشورها یا مناطق مختلف رابطه ی منفی بین نرخ رشد درآمد سرانه و مقدار اولیه آن در طی زمان در روند تابع رشد آن مناطق مشاهده می شود یا نه ؟(فروغی پور،١٣٨٥) فصلنامـه اقتصاد مالی شماره ٣٧ / زمستان ١٣٩٥ این نوع همگرایی اشاره بر تمایل درآمد سرانه ی واقعی (در اینجا بهره وری کل عوامل تولید، موجودی سرمایه و نیروی کار) به سمت یک تعادل بلندمدت دارد و بر اساس آن دو نظریه مطرح میشود.
٥- نتیجه گیری در این مطالعه به بررسی بهره وری جزئی نهاده سرمایه و نیروی کار، بهره وری کل عوامل تولید(TFP) و همگرایی سیگما بین صنایع کارخانه ای ایران در دوره ١٣٨٦-١٣٧٣ پرداخته شد و در پی پاسخ به این سوال بودیم که آیا پیشرفت یک صنعت کارخانه ای خاص عاملی در جهت پیشرفت سایر صنایع کارخانه ای و در نتیجه رشد اقتصادی خواهد بود یا خیر؟ نتایج نشان میدهد که : فصلنامـه اقتصاد مالی شماره ٣٧ / زمستان ١٣٩٥ از نظر شاخص بهره وری جزئی نهاده سرمایه ، صنایع تولید زغال کک -پالایشگاه های نفت (٢٣) با رتبه اول و صنایع تولید ماشین آلات اداری و حسابگر و محاسباتی (٣٠) و تولید سایر وسایل حمل و نقل (٣٥) دارای بالاترین سطح بهره وری بوده و همچنین صنایع تولید منسوجات (١٧)، تولید چوب و محصولات چوبی (٢٠)، انتشار و چاپ و تکثیر رسانه های ضبط شده (٢٢)، تولید محصولات لاستیکی و پلاستیکی (٢٥)، تولید فلزات اساسی (٢٧) دارای کمترین سطوح بهره وری هستند.
16) Rahmani, Teymur & Eckey, Hans –Fiedrich (2004)-"Testing Regional Convergence in Iran Economy", Iranian Economic Review Vol9, No. 10 17) Romer, D."