چکیده:
در کلام جدید و فلسفة دین، جهان را علت غایی آفرینش در نظر میگیرند و رابطة جهان و خداوند را به گونهای پس از آفرینش قطع مینمایند. دریافت فهم صحیحی از آفرینش و چگونگی رابطه خداوند با عالم و عدم جدایی این دو از یکدیگر از ضرورتهایی است که میبایست به اثبات برسد تا زندگی انسان در این عالم معنا پیدا کند. در اکثر سنتهای مذهبی و نظامهای فلسفی و برخی از ادیان، سه گانههایی در ارتباط با نیروهای خداوند متعال میتوان یافت که تثلیت را به عنوان یک نماد ظهور کامل قدرت الهی در جهان معرفی مینمایند. در ایمان مسیحیت تثلیت از آموزههای اصلی در الهیات مسیحی است که عیسی را مایة نجات بشر و روح القدوس را رابطة این نجات با ذات (پدر) معرفی میکند.
در میان عارفان مسلمان ابن عربی در هستیشناسی خود نوعی تثلیت را در امر آفرینش الهی بیان میکند که از آن میتوان پدیدة صدور کثرت از وحدت را تبیین نمود. ابن عربی علاوه بر بیان دیدگاه عرفا مانند بحث حقیقت محمدیه و عشق برای تبیین آفرینش از قضایای منطقی مانند صغری و کبری و حد وسط استفاده برده و محور اساسی کار خود را بر مبنای اسماء بنا نهاده است و به غیر از فاعل به قابل نیز پرداخته و نیمی از خلقت را به قبول همت قابل میداند. بدین لحاظ بحث فردیت و تثلیت را مطرح میکند تا چگونگی ظهور کثرت از وحدت را به نوعی بیان نماید و برای بیان این مطلب به مثالهای مختلفی مانند علم و عالم و معلوم، عقل و عاقل و معقول، عشق و عاشق و معشوق، فعل و فاعل و مفعول اشاره میکند. او تثلیت را هم از طرف فاعل میگیرد و هم از طرف قابل و هر یک را مقابل یکدیگر قرار میدهد چنانکه ذات- اراده و قول را در برابر اعیان ثابته- پذیرش (سماع) و تسلیم میآورد و از این طریق چگونگی صدور کثرت از وحدت را تبیین مینماید.
خلاصه ماشینی:
از نگاه ابن عربی آفرینش با تثلیث آغاز میگردد که کلمۀ خلاق و وجودی «کنّ» در آن نقش اساسی و مهم را ایفا میکند این آفرینش نه در مقام احدیت و ذات بلکه در مقام واحدیت، آنجا که اسماء و صفات تمایز مییابند صورت میپذیرد زیرا فرایند تثلیثی ابن عربی در امر آفرینش نیاز به فاعلی سه گانه دارد که شامل ذات، اراده وامر (کن) میباشد که در مقابل قابلی سه گانه که همان صورتهای علمی و پذیرش (سماع) و قبول امر (تسلیم) میباشد قرار میگیرد و با زایش بعد از زوجیت این دو، آفرینش صورت میپذیرد که ثلاثیه اول است پس در مقام واحدیت با نقشآفرینی علم و کلمۀ کن وجودی تجلی از صور علمیه حضرت حق آغاز میگردد و با خلق ثلاثیهها کثرت از وحدت صورت میپذیرد.
آموزۀ تثلیث در اعتقادنامۀ Quicumque در دعایی مربوط به سدۀ ششم میلادی خلاصه شده است و مجمع اسقفان که در سال 533 در قسطنطنیه برگزار شد، تکریم و تقدیس طبیعت یا ذات واحد پدر، پسر و روح القدوس را به عنوان منبع واحد قدرت و تثلیث با ماهیت واحد و الوهیت واحد در سه شخص متمایز دانست (ماسینیون، 1385: 130) خاستگاه تثلیث در مسیحیت بسیاری از آباء در سفر پیدایش آنجایی که خداوند از صیغۀ جمع استفاده کرده به دنبال آن شدند که اشاراتی دربارۀ اشخاص (اقانیم) الاهی بیانید «و آدم را به صورت ما بسازیم» (1: 26) «انسان مثل یکی از ما شده است» (3: 23) از آنجایی که در این اشارات خداوند با خود سخن میگوید و صیغۀ جمع را برای خود استفاده میکند پس باید در او تعددی باشد که بتواند با خود سخن بگوید همچنان که افراد متعدد با هم دیگر سخن میگویند.