چکیده:
مبحث «علم دینی»، یکی از نقاط چالشبرانگیز در ادبیات دینپژوهی دهههای اخیر بهشمار میرود. نظریههای متفاوتی از سوی اندیشمندان مسلمان، درباره چیستی، امکانپذیری، روششناسی و تحقق آن مطرح شده است. «علم اقتصاد اسلامی» نیز بهعنوان یکی از مصادیق مهم علم دینی انسانی، از این جریان مستثنا نیست. برخی متفکران، هویت علمی اقتصاد اسلامی را قبول داشته و برخی دیگر، درصدد انکار آن برآمدهاند. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی به بررسی امکانپذیری علم اقتصاد اسلامی میپردازیم. بنا به فرضیه تحقیق، گروه عمدهای از گزارههای اقتصاد اسلامی، علاوه بر داشتن ماهیت مکتبی، از هویت علمی نیز برخوردارند. گزارههای مزبور، محتوای علم اقتصاد اسلامی را تشکیل میدهند. بر اساس یافتههای تحقیق، امکانپذیری علم اقتصاد اسلامی را میتوان با توجه به سه دلیل ضرورت اقتصاد اثباتی برای تحقق آرمانهای مکتبی اسلام، وجود گزارههای اقتصاد توصیفی در منابع نقلی اسلام و تاثیر مبانی و اصول مکتبی اسلام در رفتارهای اقتصادی اثبات کرد.
The topic of "religious science" has been one of the challenging points in the literature of religious studies in recent decades. Different theories have been put forward by Muslim scholars about its quiddity, its feasibility, its methodology and its realization. “Islamic economics”, as one of the most important examples of human religious science is no exception. Some thinkers have accepted the scientific identity of Islamic economics, while others have sought to deny it. In this paper, we analyze the feasibility of Islamic economics by using an analytical method. According to the research hypothesis, a large number of Islamic economics propositions, in addition to their doctrinal nature, have a scientific identity. These statements constitute the content of Islamic economics. According to the research findings, the feasibility of Islamic economics can be demonstrated by three reasons for the necessity of a positive economics for the realization of Islamic doctrines, the existence of descriptive economics statements in Islamic narrative sources, and the influence of Islamic doctrinal principles and basics on economic behavior.
خلاصه ماشینی:
بر اساس یافتههای تحقیق، امكانپذیری علم اقتصاد اسلامی را میتوان با توجه به سه دلیل ضرورت اقتصاد اثباتی برای تحقق آرمانهای مکتبی اسلام، وجود گزارههای اقتصاد توصیفی در منابع نقلی اسلام و تأثیر مبانی و اصول مکتبی اسلام در رفتارهای اقتصادی اثبات كرد.
این تحقیق، علم اقتصاد اسلامی را یکی از بخشهای مهم دانش اقتصاد اسلامی میداند و برای امکانپذیری آن، به این سؤال پاسخ میدهد که آیا امکان دستیابی به گزارههایی که به لحاظ محتوا، روابط علّی و معلولی موجود بین متغیرهای اقتصادی را توصیف، تبیین و پیشبینی کرده و به لحاظ منبع، استناد به منابع اسلامی داشته باشند، وجود دارد؟ یافتههای تحقیق به این سؤال پاسخ مثبت داده و برای اثبات علم اقتصاد اسلامی، سه دلیل اقامه کرده است که عبارتند از: ضرورت اقتصاد اثباتی برای تحقق آرمانهای مکتبی اسلام، وجود گزارههای اقتصاد توصیفی، در منابع نقلی اسلام و تأثیر مبانی و اصول مکتبی اسلام در رفتارهای اقتصادی.
ایشان، مکتب اقتصادی را به «روش حل مشکلات عملی زندگی اقتصادی» و علم اقتصاد را به «تفسیر رویدادهای اقتصادی و بیان رابطه آنها با اسباب و عوامل دیگر» تعریف کرده، معتقد است: اقتصاد اسلامی هویت مکتبی دارد و از هویت علمی برخوردار نیست.
بنابراین، ضرورت گزارههای علمی اقتصادی برای تحقق آرمانهای مکتبی اسلام، موجب شده است که منابع اسلامی بر یادگیری گزارههای اقتصاد اثباتی و پژوهش بر روی آنها تأکید و تشویق داشته باشند.
با توجه به اینکه در جامعه اسلامی، رفتارهای اقتصادی مسلمانان با روش تجربی قابل مطالعه است و از سوی دیگر، اختلاف در رفتارها صرفاً به جهت رعایت اصول و قوانین مکتبی اسلام است، بنابراین، در انتساب رفتارهای مزبور به اسلام، صدق عرفی به نحو کفایت وجود دارد.