چکیده:
زبانشناسان معاصر برای دریافت معنا و دلالت واژه، دو دیدگاه کاملاً متفاوت دارند؛ برخی معتقدند معنا، تنها در ارتباط با دیگر واژهها و در جهان زبان به دست میآید و برخی نقطه مقابل این دیدگاه قرار دارند و بر این باورند که علاوه بر جهان زبان باید جهان خارج از زبان را نیز مورد بررسی و تحلیل قرار داد تا معنای دقیق جمله حاصل شود. بنابراین، بافت غیرزبانی که همان بافت موقعیتی خوانده میشود از اهمیت والایی برخوردار است. نکتۀ حائز اهمیت اینجا است که دانشمندان اسلامی و در این میان سیبویه به عنوان اولین دستورنویس عربی به بافت و سیاق توجه ویژهای داشته است. او اصطلاح سیاق را بهکار نبرده، اما در «الکتاب» به اسالیب و واژههایی برمیخوریم که امروزه تحت عنوان سیاق خوانده میشود. این مقاله سعی دارد تا به روش توصیفی- تحلیلی ردپای سیاق را در «الکتاب» و عوامل دخیل در تعبیر جملهها برشمارد، سپس به ترجمۀ آنها بپردازد. نتایج این بررسی نشان میدهد سیبویه علاوه بر بافت زبانی برای متکلم و مخاطب و شرایط صدور کلام نیز اهمیت زیادی قائل شده است، چراکه مخاطب «الکتاب» دو گونه است؛ مخاطبی که در کنار متکلم است و در عبارات حضور دارد و مخاطبی که خارج «الکتاب» است. متکلم نیز به دو صورت ضمیر غائب و مخاطب ظاهر شده است. بنابراین، پیشنهاد میشود در فرآیند ترجمه، این ضمایر به مرجوعات آنها برگردان شود.
Contemporary linguists have two completely different perspectives on the meaning and significance of a word; some believe that meaning can only be obtained in relation to other words and in the world of language, and some are opposed to this view and believe that in addition to the world of language, the world outside language should also be studied and analyzed to get the exact meaning of the sentence. Therefore, the non-linguistic context, which is called the situational context, is of great importance. But the important point is that Islamic scholars such as Sibavayeh, as the first Arabic grammarian, also paid special attention to context. Although he did not use the term context, in "AlKetab" we come across methods and words which are called context today. Therefore, this article tries to show the context in "AlKetab" and the factors involved in the interpretation of sentences in a descriptive-analytical way and then translate them. The results of this study show that in addition to the linguistic context, Sibavayeh also attaches great importance to the speaker, the audience, and the conditions of speech. The audience of "AlKetab" is of two types: the audience who is next to the speaker and present in the phrases, and the audience who is outside of "AlKetab". The speaker also appears in the form of the absent pronoun and the addressee. Therefore, it is suggested that in the translation process, these pronouns be rendered to their references.
خلاصه ماشینی:
ترجمۀ عناصر بافت برون زباني در جلد اول «الکتاب » سيبويه رضا ناظميان استاد، گروه زبان و ادبيات عربي ، دانشگاه علامه طباطبائي ، تهران ، ايران زهره قرباني مادواني استاديار، گروه زبان و ادبيات عربي ، دانشگاه علامه طباطبائي ، تهران ، ايران چکيده زبان شناسان معاصر براي دريافت معنا و دلالت واژه ، دو ديدگاه کاملا متفاوت دارند؛ برخي معتقدند معنـا، تنها در ارتباط با ديگر واژه ها و در جهان زبان به دست ميآيد و برخي نقطه مقابل اين ديدگاه قـرار دارنـد و بر اين باورند که علاوه بر جهان زبان بايد جهان خارج از زبان را نيز مورد بررسـي و تحليـل قـرار داد تـا معناي دقيق جمله حاصل شود.
نتايج اين بررسي نشان ميدهد سيبويه علاوه بر بافت زبـاني بـراي مـتکلم و مخاطب و شرايط صدور کلام نيز اهميت زيادي قائل شده است ، چراکه مخاطب «الکتاب » دو گونه است ؛ مخاطبي که در کنار متکلم است و در عبارات حضور دارد و مخاطبي که خارج «الکتاب » است .
حميدرضا ميرحاجي و يوسف نظري در مقالۀ «بررسي بافت متن از ديـدگاه برجسـته تـرين زبان شناسان قديم مسلمان براساس الگوي حازم قرطاجاني» براساس الگـوي اسـتخراجي از کتاب منهاج البلغاء از حازم قرطاجاني، ديدگاه قدما را درخصـوص بافـت ، مـورد بررسـي قرار داده و در اين ميان ، اشاره اي گذرا به ديدگاه سيبويه نيز شده است .