چکیده:
یکی از شگردهای سعدی برای بازنمایی آموزههای تعلیمی و اخلاقی در باب هفتم بوستان، استفاده از تقابلسازیهای دوگانه در سطح واژگان و معانی است. او میکوشد با ذکر موضوعات اندرزی و اخلاقیِ مطلوب، مجموعهای از کنشهای رفتاری و گفتاری نیک را به مخاطب خود انتقال دهد و در ادامه، متضاد آن مسائل را بازنمایی کند تا بر قدرت ممیزۀ اخلاقی مخاطبانش بیفزاید. در این پژوهش، با استفاده از منابع کتابخانهای و روش توصیفی ـ تحلیلی، کیفیت بازتاب تقابلها در باب هفتم بوستان با رویکرد به نظریۀ تقابلهای دوگانه کاویده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد کلیّت این باب، بازنمایندۀ تقابل میان خیر و شر در سطح کلان است. سعدی در گام بعدی، ذیل هر مؤلفه به مصداقهایی اشاره میکند تا گسترۀ بینش و شناخت مخاطب تقویت شود. همچنین، شخصیتهایی که این تقابلها را منعکس میکنند، در دو دستۀ حقیقی و مجازی جای میگیرند. درمجموع، سعدی قصد دارد با فراهم کردن بسترهای اخلاقی لازم برای تزکیۀ درونی افراد، شهرِ جسم و جان آنها را به مدینۀ فاضلهای بدل کند که براساس بایدهای اخلاقی بنا شده است.
خلاصه ماشینی:
بر اين پايه ، هدف و مسئلۀ اصلي تحقيق حاضـر بررسـي شـگردهاي سعدي در باب هفتم بوستان براي تبيين و تشريح مفـاهيم اخلاقـي و انـدرزي بـر مبنـاي ايجاد تقابل هاي دوگانه است تا به اين پرسش ها پاسخ داده شود: الف ) سعدي در باب هفتم بوستان از کـدام نـوع تقـابلي بـراي بازنمـايي آمـوزه هـاي اخلاقي و تعليمي استفاده کرده است ؟ ب ) کدام مفهوم کلان اخلاقي در اثر يادشده بـا کاربسـت نظريـۀ تقابـل هـاي دوگانـه مشخص شده است ؟ ج ) با کاربست تقابل هاي واژگاني و معنايي، چه آموزه هايي بازنمايي شده است ؟ ١ـ٢ روش پژوهش اين تحقيق با روش توصيفي ـ تحليلي و با استناد به منابع کتابخانـه اي انجـام شـده و براي تحليل آراء اخلاقي و تعليمي سعدي در بـاب هفـتم بوسـتان از نظريـۀ تقابـل هـاي دوگانه استفاده شده است ؛ بنابراين ، قبل از ورود به بحث اصلي، توضـيحاتي دربـارة ايـن نظريه ارائه شده و در گام بعدي، اشعار تعليمي سعدي ذيـل دو عنـوان «تقابـل در سـطح محتوا» و «تقابل در سطح شخصيت ها» طبقه بندي و سرانجام ، تحليل ها به آن افزوده شـده است .
رضوانيان (١٣٨٨) در مقالۀ خود با عنوان «خـوانش گلسـتان سـعدي براسـاس نظريـۀ تقابل هاي دوگانه » به اين نتيجه رسيده است کـه ايـن تقابـل هـا در آثـار سـعدي ازجملـه گلستان ، کارکردي زيباييشناسيک و فلسفي دارد؛ يعني افزون بر برابر نهادن آثار، سـاختار هر اثر ازنظر باب بندي، ساحت آوايي، واژگاني، نحوي و درنهايت ، کليّـت کـلام سـعدي، براساس آن شکل ميگيرد.