چکیده:
موضوع بومی سازی علوم انسانی از جمله موضوعاتی است که طی سالهای طولانی در مجامع علمی کشور مطرح بوده است. در واقع علیرغم اختلاف نظر ها بر سر امکان یا عدم امکان بومی سازی به نظر می رسد بسیاری از صاحبنظران بر ضرورت انجام چنین امری اتفاق نظر دارند. اینکه می توان با داشتن یک تعریف روشن و درست از علم و همچنین تعیین مختصات و زوایای مختلف امر بومی سازی، خصوصاً از طریق بکارگیری روش های درست تولید علم بومی و در ادامه از طریق تلاش های بیش تر در زمینه تاسیس علوم بین رشته ای و نهایتاً بهره گیری از تجربیات سایر جوامع؛ مانند آنچه که در چین در ارتباط با برخی از رشته های علوم انسانی اتفاق افتاده، فرایند بومی سازی را پیش برد، موضوعی است که یافته های این پژوهش بر آنها صحه می گذارد. مقدمهاصولاً تحول در علوم انسانی و اجتماعی امری مسبوق به سابقه و قابل ملاحظه در پویش تاریخی بشر برای رسیدن به جامعه مطلوبتر و بهتر است. آنچه که ملاحظات علمی مبتنی بر تاریخ علم بر ما آشکار می سازد این است که همواره تعاملی متقابل میان دو ساحت فلسفه و علوم اجتماعی وجود داشته، گرچه اصطلاح علوم اجتماعی به مطالعات اجتماعی بشر به لحاظ تاریخی با مماشات همراه است و به طور مشخص می توان گفت که علوم اجتماعی ساخته عصر مدرن و تحولات ناشی از آن می باشد.
The issue of localization of humanities is one of the topics that has been discussed in the scientific communities of the country for many years. In fact, despite disagreements over the possibility or impossibility of localization, many experts seem to agree on the need to do so. That it is possible to have a clear and correct definition of science and also to determine the different coordinates and angles of localization, especially through the use of correct methods of production of indigenous science and further through more efforts in establishing interdisciplinary sciences and Finally, benefiting from the experiences of other communities; As has happened in China in connection with some of the humanities disciplines, the localization process has advanced, which is confirmed by the findings of this study.IntroductionBasically, the change in the humanities and social sciences is a precedent and considerable in the historical dynamics of human beings to reach a more desirable and better society. What scientific considerations based on the history of science reveal to us is that there has always been an interaction between the two fields of philosophy and the social sciences, although the term social science refers to human social studies historically appealing and can clearly be He said that the social sciences are the product of the modern age and the developments that result from it.
خلاصه ماشینی:
در همين ارتباط سـوال اصـلي نوشـتار حاضـر اين اسـت که در صـورت پذيرش امکان بومي سـازي علوم اجتماعي در ايران ، چگونه رويکردي مي تواند به بهترين شکل ممکن در راستاي بومي سازي علوم انساني بکار گرفته شـود؟ در پاسـخ ما درصـدد اثبات اين فرضـيه هسـتيم که مي توان با تعريف دقيق و جامعه از علم و علوم بومي و همچنين تعيين حدود انتظارات از اين علم ، تعيين رهيافت ها و روش هاي مناسـب و بهره گيري از مباني درسـت توليد علم ، توسـعه مطالعات ميان رشـته اي و بهره گيري از تجارب سـاير جوامع ، شـرايط تحقق علم بومي را ـبه بهترين شـــکـل ممکن فراهم آورد.
. در پيشـينه تحقيق بايد به برخي از مهمترين مطالعات صـورت گرفته خصـوصـاً در يک دهه اخير اشـاره کنيم که کمک شـاياني در جهت دهي و تدوين مقاله حاضـر داشـته اند، از جمله مقاله وزين دکتر ابراهيم برزگر تحت عنوان رهيافت بومي ســازي علوم انســاني که نويســنده در آن به رهيافت هاي گوناگون در حوزه روش شــناســي علوم انســاني مانند رهيافت تجربه گرايي، طبيعت گرايي، رفتارگرايي، تفســيري، سـاختارگرايي، پسـا سـاختارگرايي، گفتماني، انتقادي، پسـت مدرني و فمنيسـتي اشـاره کرده اسـت .
دومين اثر مهمي که در تدوين اين مقاله دسـتمايه کار نويسـندگان قرار گرفته مقاله امکان يا امتناع بومي سـازي علوم سـياسـي در پرتو تجربه علوم سـياسـي چين نوشته صمد حسيني و حسين جمالي است که در آن نويسندگان کوشيده اند با بهره گيري از تجربه نسبتاً موفق چين در زمينه بومي سـازي علوم سـياسـي به عنوان يکي از مهمترين حوزه هاي علوم اجتماعي و انسـاني، زمينه هاي قابل تاملي براي توليد علوم انسـاني بومي در ايران در پرتو چنين تجربه اي را فراهم بياورند.