چکیده:
اصول حاکم بر سیاست هویتی در ایران میبایست به تقویت مشترکات ملی و کوشش برای نزدیک شدن قومیتها منتهی شود. بدینرو، امر مهمی که وجود دارد این است که هرچه محورها و اصول موردتوافق جمعی ارتقا پیدا کنند، هماهنگی، همدلی و همگرایی زیادی حاصل خواهد شد؛ بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش عوامل اقتصادی مؤثر در افزایش همگرایی اقوام ایرانی است. ازاینرو، نوشتار پیشرو درصدد پاسخ به این پرسش اصلی است که «نقش عوامل اقتصادی مؤثر در افزایش همگرایی اقوام ایرانی چیست؟» در این راستا، روش اجرای تحقیق به شیوه پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش 214 نفر است. در این پژوهش، حجم نمونه با بهرهگیری از فرمول کوکران و خطای 1/0، 66 نفر مشخص شد. دادهها با آزمونهای t تک نمونه و آزمون فریدمن و نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافتهها حاکی از این است که تمامی مؤلفههای اقتصادی بر همگرایی اقوام ایرانی نقش مؤثری دارند.
The governing principles of identity politics in Iran should lead to the strengthening of national commonalities and efforts to bring ethnicities closer together. Therefore, the important thing that exists is that the more the axes and principles agreed upon by the collective are promoted, the more harmony, empathy and convergence will be achieved. Therefore, the aim of the current research is to investigate the role of economic factors in increasing the convergence of Iranian ethnic groups. Therefore, the following article seeks to answer the main question, "What is the role of economic factors in increasing the convergence of Iranian ethnic groups?" In this regard, the research implementation method is a survey method and questionnaire data collection tool. The statistical population of the research was 214 people. In this study, the sample size was 66 people using Cochran's formula and 0.1 error. The data were analyzed with one-sample t-tests, Friedman's test and SPSS software. The findings indicate that all economic components have an effective role on the convergence of Iranian ethnic groups.
خلاصه ماشینی:
بـدين اسـاس ، شـناخت نسبت به بسترها و مؤلفه هاي مؤثر اقتصادي بر همگرايي در ايران داراي اهميـت علمـي ، ملي و کاربردي شده و مقوم انسجام و وحدت ملـي و گـامي اساسـي و نهادينـه در راه موفقيت اهداف نظام اجتماعي و سياسي است ؛ لذا هدف پژوهش حاضر بررسـي نقـش عوامل اقتصادي مؤثر در افزايش همگرايي اقوام ايراني است ؛ ازاين رو، نوشـتار پـيش رو درصدد پاسخ به اين پرسش اصلي است که «نقـش عوامـل اقتصـادي مـؤثر در افـزايش همگرايي اقوام ايراني چيست ؟» در اين راستا، روش اجراي تحقيق به شيوه پيمايشـي و ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه است .
دشتي و عيوضي (١٣٩٧)، در پژوهشي با عنوان «عوامل مـؤثر در ارتقـاي همگرايـي اقوام ايراني در عصر جهانيشدن »، با بهره گيـري از روش توصـيفي – تحليلـي، پـس از انجام مطالعات نظري تلاش داشته اند عوامل مرتبط و مؤثر بر سـطح ارتقـاي همگرايـي اقوام در سه مؤلفه سياسي - امنيتي، اقتصادي و فرهنگي - اجتماعي را شناسايي کننـد و در ادامه ، با مشاوره با برخي افراد خبره و صاحب نظر مرتبط با موضـوع و اخـذ نظـرات ايشان ، پرسشنامه اي جهت اخذ نظرات جامعه آماري تنظيم کنند.
با توجه به اينکه تأکيد پژوهش پيش رو بـر عوامـل و شـاخص هاي مؤثر اقتصادي در همگرايي قومي در ايران اسـت ، برخـي از مهم تـرين نظريـه هايي کـه از ديدگاه اقتصادي براي تبيين اين موضوع ارائه شده اند عبارت اند از: «نظريه اسکات و ديويس در حوزه مديريتي اقوام : اسکات و ديويس عوامل گونـاگوني را مانع دستيابي به اجماع و اتفاق نظر عمومي ميدانند؛ اما ازنظـر آن هـا، شـيوع تبعـيض و نابرابري يکي از مخرب ترين و مهم ترين عوامل است » (اسـکات و ديـويس ، ٢٠٠٧: ١٠١؛ بـه نقل از سعدآبادي و همکاران ، ١٣٩٢: ١٨٢).