چکیده:
یکی از طریقتهای تصوف در جهان اسلام، فرقۀ نقشبندیه است. طریقت نقشبند به خواجه بهاءالدین نقشبند انتساب داشته و خاستگاه آن شهر بخاراست. بهاءالدین نقشبند از احیاگران طریقت خواجگان بوده که با تکیه بر توانمندیهای بسیار خویش توانست بر طریقتهای موجود دیگر فائق شده و فرقهای را به وجود آورد که یکی از ماناترین و موثرترین جریانهای دینی جهان اسلام به شمار میرود. در سالهای بعد، خلیفگان یا جانشینان وی توانستند این طریقت را از مرزهای زادگاهش گسترش داده و به مناطق دور همچون: هندوستان، چین، افغانستان، غرب ایران، ترکیه و بالکان رواج و توسعه دهند. هماکنون این فرقه در برخی مناطق در کشورهای اسلامی طرفدار دارد. نویسنده در این مقاله بر آن بوده است که با روش توصیفی به بررسی این نحله پرداخته و ضمن معرفی مشاهیر یا ناموران طریقت نقشبندیه، به تبیین و تشریح باورها و اعتقادات ایشان بپردازد. با بررسی و تحقیق در منابع و متون تاریخی، تا حدود زیادی به این مسائل پاسخ داده شده است.
خلاصه ماشینی:
نیز یادآور میشود که در سال 1997 میلادی همایشی در شهر استانبول ترکیه برای شناساندن و معرفی این گروه برگزار و تعدادی از این مقالات در مجموعهای به چاپ رسیده است، امّا این نگاشتهها شرح کامل از باورهای این فرقه ارائه نمیدهد؛ ضمن اینکه جای مطالب دربارۀ نقشبندیۀ هند، پاکستان، افغانستان و حتی ایران در این مقالات همایش خالی است.
نظریههای غجدوانی تا مدت دو سده و تا زمان خواجه بهاءالدین نقشبند تنها در حلقههای محدود مریدان گسترش یافته و فقط در متون نقشبندیه پایان سدۀ هشتم از او و تعالیمش سخن گفته شده است (الهیاری و دیگران، 1388: 8-7).
خالد نقشبندی، سلسلهنسب نقشبندیه را اینگونه به نظم در آورده است (همان: 20): نبی، صدیق، سلمان، قاسم است و جعفر و طیفورز عبدالخالق آمد عارف و محمود را بهرهعلی، بابا، کُلال و نقشبندست و علاءالدینمحمّد زاهد و درویش محمّد، خواجگی، باقیحبیبالله مظهر، شاه عبدالله پیر ما, , که بعد از بوالحسن شد بوعلی و یوسفش گنجورکز ایشان شد دیار ماوراءالنهر کوه طورپس از یعقوب چرخی، خواجه احرار شد مشهورمجدد، عروه الوثقی و سیفالدین و سید نوراز اینها رشک صبح عید شد ما را شب دیجور 3.
دلیل بر این مدعا، شعر یکی از شاعران نقشبند است (شکاری نیری، 1385: 43): ای برادر در طریق نقشبند, , ذکر حق را در دل خود نقش بند در کتاب «انوار القدسیه» دربارۀ وجهتسمیۀ واژۀ نقشبندیه آمده است: «این طایفه که تا زمان خواجه بهاءالدین محمّد، موسوم به خواجگان یا خواجگانیه بوده، از آن زمان تا عهد خواجه ناصرالدین عبیدالله احرار، مسمّا به نقشبندیه شده است ......
وی برای تحصیل به بخارا، هرات و مصر سفر کرده، اما تا سال791 هجری هنگام وفات خواجه بهاءالدین نقشبند در بخارا بوده است.