چکیده:
این مقاله پس از برجسته نمودن چیستی رسالت اجتماعی دانشگاه جستجوگر حقیقت (هومبلتی) به واکاوی نسبت این رسالت با کنشگریانسانی خواهد پرداخت. به منظور دستیابی به این مقصود، بیشتر روش تحلیل فلسفی استنتاج به کار گرفته شد. روشن نمودن معنای معیار از رسالت اجتماعی دانشگاه، نخستین گام مقاله است. گام بعدی با تکیه به این معیار به بازخوانی رسالت اجتماعی این ایده دانشگاهی خواهد پرداخت. تار و پود این بخش، بیشتر، قسمتی از اندیشههای اصلی فیشته و هومبلت، دو ایدهپرداز نهاد دانشگاه در عصر روشنگری خواهد بود. یافتن مولفههای اصلی کشنگری انسانی در این ایده و نسبت آن با این مقوله گام اصلی مقاله را در بر خواهد گرفت. دستاورد مقاله نشان میدهد که گسترش فرهیختگی در اجتماع و اعتلای فرهنگ اخلاقی ملت، به عنوان رسالت اجتماعی این ایده، بدون توجه به کنشگریانسانی، امری ناشدنی خواهند بود. فراتر از این، به نظر میرسد در این ایده، اصلیترین نمود کنشگری آدمی را باید در رسالت اجتماعی آن جست؛ تا جایی که میتوان از در همتنیدگی استوار این دو سخن به میان آورد. ذکر پارهای از دلایل ماندگاری این ایده و اشاره به شماری از ظرفیت های الهامبخش آن، که میتواند در ایدهپردازیهای نو درباره نهاد دانشگاه در ایران کارگر باشد، بخش پایانی مقاله را در بر خواهد گرفت.
After highlighting the importance of social mission in Humboldtian university idea, this article will inquire about the relation between this mission and human agency. To do this we employ a more deduction philosophical analysis method. Clarifying the meaning of the social mission of the university, which we use here, will be the first step. According to this criterion, in the second step, we will read out the social mission of this idea. The base for this part is more the Fichte and Humboldt's texts. Finding the main elements of human agency and its relation to this idea of the university will be the main step. In this case, results show, without considering the human agency, the expansion of cultivating in society and promoting the ethical culture of a nation, will be not possible. Furthermore, it seems the main phenomenon of the human agency should be considered in the social mission of this idea, as far as we could say they are too interdependent and linked to each other. Refer to some reasons why this idea is still alive and introduce some dimensions of our society, will be present in the last section.
خلاصه ماشینی:
ما در مقاله حاضر با محور قرار دادن همين رويکرد و در کانون توجه قرار دادن رسالت اجتماعي دانشگاه به سراغ بازخواني يکي از ايده هاي کلاسيک دانشگاه يعني ايده دانشگاه جستجوگر حقيقت ١(= ايده هومبلتي) خواهيم رفت تا نخست رسالت اين نهاد در برابر اجتماع بازخواني و برجسته شود و هم در ادامه نسبت آن با کنشگريانساني، که هم نقش کليدي در حوزه تربيت دارد (٢٠٠٧ ,Tedder &Biesta ) و هم در زيست بوم جامعه علمي ما اکنون بيشتر مورد توجه قرار گرفته است ، به دست آيد.
رسالت اجتماعي دانشگاه جستجوگر حقيقت ايده دانشگاه جستجوگر حقيقت ، تلاش نظري و عملي ويلهلم فون هومبلت و هم انديشان هم عصر او درباره نهاد دانشگاه است که هنوز هم با گذشت بيش از دو سده ، از زمان طرح آن ، از آن با عنوان برگي درخشان در تاريخ فلسفي-سياسي غرب ياد مي شود (١٩٩٩ ,Ash & ٢٠٠٣ Nybom & ٢٠١٤ ,stlingO &Josephson, Karlsohn ).
Model of University دانشگاه جستجوگر حقيقت و کنشگري انسان از کنشگري انسان ١در حوزه هاي علوم اجتماعي و علوم تربيتي، به عنوان يکي از نظريه هاي مورد توجه و البته چالش برانگيز ياد مي شود ٢٠٠٧ ,Tedder &Biesta ;٢٠٠٠ ,Barnes ;٢٠٠٠ ,Archer) (٢٠٠٨ ,Segal.
Anthropological relevance of Bildung's theory with the idea of university in the thought of Wilhelm von Humboldt, Philosophy of Education, 2:1, 5-24, Retrieved from http://pesi.